باشد برای روزی که بدانم ...

اغاز دوباره ی نوشتن ...

باشد برای روزی که بدانم ...

اغاز دوباره ی نوشتن ...

لالا لا لا ...

حقیقتش اینه که بچهای ما خیلی به محبت ما احتیاج دارن ، به لالایی هامون به بوسه هامون ... احتیاج دارن ازین رو که ما احتیاج داشتیم که ادمای بهتری بشیم ...که احتیاج داریم ادمای بهتری باشیم ...

اگه ی روزی مامان شدمماش باباش وقتی میاد خونه گوشی دستش نباشه ...کاش خودم با گوشی ور نرم و با بچه ام و اموزشش وقت بذارم ...سر شارش کنم از محبت ...


گرچه اونچیزی که من میبینم تو این دنیا اصلا قابل  ادامه نیست ..

حقیقت دیگه اش اینه که دنیا برای ادمای مهربون خیلی سخته ، برای ادمایی که سعی می کنن درک کنن همرو با همه ی شرایطشون ...

از زمانی که عاشق میشن تا زمانی که حرف میشنفن و زمانی که می خوان کنترل شن ..

کاش مهربون باشیم 

عزمم رو جزم میکنم که امسال قوی تر باشم 

مقابل حرفا مقابل کارا 

و مقابل اهدافم ...