به حدی با انسان های دیگه احساس نزدیکی می کنم که واقعا از رنج و ناراحتیشون ناراحت میشم ...
این که می بینم که ی پیر مرد تو سن احتمالا هفتاد سالگی اومده غذای سلف رو بگیره و دیش به اون غذا و اینا ... اذیتم میکنه
نمیدونم شاید اون اصلا با شرایطش راحت و اوکی باشه ... اما ...
خدایا با وحود تمام ناخلفی ها و بدی هم پشتم باش و کمکم کن تا بتونم حریمات رو حفظ کنم و دنیا رو کمی و کمی بهتر از چیزی که تحویل گرفتم تحویل بدم ...
راستش اینه که دنیا رو به ما تحویل نمی دن. ما اگه نباشیم هم هیچ جای دنیا تکون نمی خوره.